
|
پنج شنبه 20 آذر 1393برچسب:, :: 19:52 :: نويسنده : ملیکا
بی تو همدمم شده قلم و کاغذ تنها
چیزی که ازت دارم یه عکس پارست
اونم همدمی واسه این دل سادست
با اون خاطره هایی که واسم شیرین و تلخه
بهت میگم خداحافظ گرچه گفتنش سخته
دفتر خاطراتت و تو خلوتت بسوزون
یادت نره که کی بودی به دلت هم بفهمون
اگه یه روز من و دیدی به روت نیار که دیدی
حتی اگه صدات زدم به روت نیار شنیدی
کی گفته نفرین می کنم، غصه به تو حروومه
خوشبختی تو گل من، همیشه آرزومه....!
به دریا شکوه بردم از شب دشت
وزین عمری که تلخِ تلخ بگذشت
به هر موجی که گفتم غم خویش
سری میزد به موج و باز میگشت....!
از ته دلم دوست دارم
نظرات شما عزیزان: سعید
![]() ساعت18:20---22 آذر 1393
برام هیچ حسی شبیه تـــ♥ــو نیست
کنار تـــ♥ــو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه همین که کنارت نفس میکشم برام هیچ حسی شبیه تـــ♥ــو نیست تـــ♥ــو پایان هر جست و جوی منی تماشای تـــ♥ــو عین آرامشه تـــ♥ــو زیباترین آرزوی منی ![]()
![]() |